شرکت ره آورد جاده ابریشم

شرکت ره‌آورد جاده ابريشم با موضوع تهيه و توزيع نرم‌افزارهای راهنمای گردشگری شهرها و نقاط ايران و ارائه اطلاعات گردشگری به مسافران داخلي و خارجي به ثبت رسيد و با به کارگيری جديدترين فناوری‌ها درتهيه نقشه‌های هوشمند به ارائه محصولات گردشگری مبادرت ورزيد. با توجه به توسعه اطلاعات مکاني و نرم‌افزارهای تخصصیGIS در اين شرکت، گردشگری به يکی از شاخه‌های توليد محصول شرکت ره‌آورد جاده ابريشم تبديل شد و شرکت در زمينه‌های مختلف GIS ، نقشه هوشمند، و مديريت مکانی، راه‌حل ارائه داد .

شرح کسب و کار

مقدمه

از زمانی که تمدن انسانی در نقاط مختلف جهان شکل گرفته است، خرید و فروش کالا نیز رواج پیدا کرده است. اگرچه در ابتدا مبادله­ی کالاها به روش تهاتری و با کمک اقلامی مانند برنج، گندم و سایر اقلام ارزشمند، در هر منطقه‌ای از جهان صورت می‌گرفت؛ اما به‌سرعت سکه و شکل‌های دیگری از پول جایگزین آنها شد. در حال حاضر، ما در عصری زندگی می‌کنیم که بازارهای دیجیتال و اینترنتی، شکل جدید و آسانی از مبادلات تجاری را پیش روی ما قرار داده است.

درعین‌ حال فرقی ندارد که بازار فروش محصولات، به‌صورت سنتی یا الکترونیک پیش برود، در هر صورت زنجیره‌ی فروش، دارای چهار رکن اساسی تولیدکننده، توزیع‌کننده، فروشنده و مصرف‌کننده در بازارهای مختلف جهان است.

چشم انداز سرمایه گذاری در اقتصاد خرده فروشی ایران

اقتصاد ایران با تولید ناخالص داخلی بالا، برحسب برابری قدرت خرید، یکی از اقتصادهای بزرگ دنیا محسوب می‌شود.  در این میان تجارت خرده‌فروشی نیز سهم بزرگی از اقتصاد ایران را به خود اختصاص داده و در سال‌های گذشته، با وجود کوچک‌تر شدن اقتصاد ایران، این تجارت رشد زیادی را تجربه کرده است.

در حال حاضر نیمی از خانوارهای ایرانی دارای درآمد سالانه هستند و آن‌ها را در سطح مصرف‌کننده قرار داده است. به‌صورت کلی نسبت فعلی خانوارهای مصرف‌کننده در ایران، دو برابر این نسبت در چین و هند است؛ و روسیه در این زمینه هم‌تراز ایران است.

ایران دارای شهرهای زیادی با جمعیت بیش از یک میلیون نفر است؛ که بزرگ‌ترین آن‌ها یعنی تهران، بیش از 10 میلیون نفر جمعیت دارد. کشور ما با نسبت سه‌چهارم جمعیت شهرنشین، دارای درجه شهرنشینی بیش از دوبرابر هند است؛ این درجه‌ی شهرنشینی در ایران، یک دارایی محسوب می‌شود. کشور هند از لحاظ درجه شهرنشینی بالاتر از کشورهای متعدد اروپایی مانند ایتالیا، پرتغال، اتریش و ایرلند و همچنین بسیار بالاتر از چین با سطح شهرنشینی 56 درصد است. نکته جالب‌تر این است که تولید ناخالص داخلی تهران، از لحاظ برابری قدرت خرید، بیشتر از ریودوژانیرو، ملبورن، برلین، هامبورگ و رم است. آنچه دلیل ایجاد این آمار شده است، تراکم شهرنشینی می­باشد که فرصت‌های بزرگ اقتصادی و اجتماعی را فراهم می‌کند.

به‌طور خاص، اقتصاد خرده‌فروشی در حوزه FMCG (کالاهای سوپرمارکتی)، تجارتی است که به‌صورت مستقیم در زندگی همه‌ی مردم تاثیر دارد. درعین‌حال نمی‌توان انکار کرد که در همه‌ی دوره‌ها، اقتصاد در حوزه نفت، ساختمان و سرمایه، رتبه‌های نخست را به خود اختصاص می‌دهند. اما رکود در این حوزه‌ها باعث خروج نقدینگی از آن‌ها و افول یا تغییر شدید جریان اقتصادی در آن‌ها می‌شود. به‌عنوان مثال تحریم صنعت نفت، باعث افت این صنعت و عقب افتادن از رقبای بین‌المللی شده است. همچنین سال‌های متمادی صنعت ساختمان، با رکود شدید همراه شده است و همه­ی ما بازار خرید سکه، موبایل یا افتتاح حساب در بانک‌ها (با سود بالا) را شاهد بودیم و مرگ این نوع تجارت‌ها را هم دیده‌ایم. اما اقتصاد کالاهای مصرفی، متفاوت از تمام این بازارها عمل می‌کند و به دلیل تامین نیازهای اساسی مردم، حتی در دوران‌ قحطی و جنگ هم سطح خود را حفظ کرده است. حتی می‌توان به یقین و بر اساس آمارهای مختلف بیان کرد که این بازار در شرایط بحرانی، به جایگاه‌های بالاتر نیز صعود می‌کند.

سیستم فروش مویرگی

در تعریف سیستم فروش، زیرشاخه‌ی سیستم فروش مویرگی قابل بررسی است. در این تعریف، فروش به اجزاء بسیار کوچک، تقسیم شده و هر جزء کوچک در سطح محلات، سرویس ارائه می‌دهد. در سال‌های اخیر، تاسیس فروشگاه‌های بزرگ (مال‌ها) در سطح کشور گسترش پیدا کرده است؛ و به نظر می‌رسد در سال‌های آینده به تعداد آن‌ها افزوده می­شود؛ ولی در حال حاضر، درصد زیادی از توزیع کالا در سطح کشور، از مدل مویرگی و تابع فروشگاه‌های خرد است.

فروشگاه‌های خرد و سوپرمارکت‌ها از دیرباز در سطح کشور، رایج شدند و عمده­ی کالا توسط تجار، در اختیار سوپرمارکت­ها قرار گرفته و آن‌ها با دریافت هزینه، کالا را در اختیار مشتری قرار می‌دهند؛ و به همراه نیازمندی‌های دوره بعد، اطلاعات خرید و فروش را به عامل توزیع ارائه می‌کنند.

تامین مایحتاج روزانه و کالاهای ضروری، در راستای سلامت جامعه از بدیهیات است. هرچند که برآوردن نیازهای اساسی، مستقیماً بر عهده خود شخص است؛ اما تشکیل زنجیره‌ سالم تامین کالا، بر عهده جامعه است. بنابراین باید با تأمین مواد مصرفی سالم، برنامه هدفمندی را اجرا و امنیت غذایی، دارویی، کالاهای اساسی و... را برای جامعه فراهم کرد.

اگر نظام توزیع، خود را با تولید و واردات هماهنگ نسازد، فاصله و عدم تعادل موجود، دسترسی همگان به همه‌ چیز را مخدوش کرده و سلامت جامعه، صنعت و اقتصاد کشور را متضرر می‌کند. از طرفی در طرح اقتصاد مقاومتی، تلاش برای صرفه‌جویی و مدیریت هزینه‌ها گنجانده شده است. درعین‌حال اتصال به بازارهای جهانی، در این شرایط سخت، نیاز به کارآمدی سیستم‌های ملی و داخلی برای رقابت با شرکت‌های خارجی و ایجاد یک بازار پررونق و متقارن را دوچندان کرده است.

با توجه به موارد ذکرشده در زمینه فروش مویرگی در سیستم جاری توزیع کالاهای تندمصرف(FMCG)، ضعف‌های اساسی به چشم می‌خورد که نیاز به اقدام جدی در ارائه راه‌حل مناسب را می‌طلبد. از جمله مشکلات و ضعف‌ها در این چرخه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • - کمبود ناگهانی یک کالا در سطح بازار (باوجود فراوانی این کالا در انبارها و کارخانجات)
  • - اشباع قفسه فروشگاه‌ها از کالا و خودداری فروشندگان از پذیرش برندهای دیگر و مخصوصاً برندهای نوپا
  • - زمان کوتاه حضور خریدار در یک فروشگاه و انتخاب محدود از بین هزاران کالای موجود در فروشگاه
  • -  عدم امکان مطالعه‌ی کالاها توسط فروشندگان، قبل از حضور عامل فروش شرکت در فروشگاه
  • - معرفی محدود کالاها به فروشنده توسط بازاریاب و فروش نامتقارن شرکت‌ها
  • - و.....

توزیع کننده در زنجیره فروش

توزیع‌کننده به‌عنوان واسط بین تولیدکننده و فروشنده محسوب می‌شود. کالا یا خدمت تولیدشده را (باواسطه یا بدون واسطه) از تولیدکننده، تحویل گرفته و در اختیار فروشنده قرار می‌دهد. در نهایت فروشنده نیز محصول را در اختیار مصرف‌کننده نهایی قرار می‌دهد. در مدل سنتی بین هر یک از چهار جزء اصلی، تعدادی واسطه قرار دارد و قسمتی از وظایف هر دو قسمت را در اختیار می­گیرد.

 برای مثال واسطه‌ی بین تولیدکننده و توزیع‌کننده، شرکت‌ها (سازمان‌های مالی) و یا افراد (تجار) هستند؛ که محصول را با فاصله‌ی بسیار کم از تولیدکننده اصلی تحویل گرفته و به توزیع‌کننده(ها) ارائه می‌دهند؛ و یا بین توزیع‌کننده و فروشنده، عاملین توزیع و بازاریابان خرد قرار دارند. این مستند به‌هیچ‌وجه وارد مقوله تولید نشده و به‌صورت پیش‌فرض در نظر می‌گیرد که کالا (خدمات) به‌صورت آماده در اختیار سیستم توزیع قرار گرفته است.

توزیع کالا به‌عنوان یکی از متغیرهای قابل‌کنترل بازاریابی، همواره تاثیر زیادی بر بقا، دوام و توفیق شرکت‌های تجاری و تولیدی دارد. همچنین متغیر قابل‌کنترل بازاریابی، بدان معناست که شرکت می‌تواند با اعمال نفوذ و برنامه‌ریزی، به بهبود و تغییر این متغیرها که معمولاً اثری فوری و جدی و بلندمدت بر بازار دارند؛ دست‌زده و قواعد و شرایط بازی در تجارت را به نفع خود تغییر دهد. به عبارت ساده‌تر، توزیع، مجموعه­ی فعالیت‌هایی را شامل می‌شود؛ که کالا را در اختیار مصرف‌کننده هدف قرار می­دهد. همچنین توزیع به‌طور معمول توسط تعدادی موسسه‌ی مرتبط، که مسئولیت تحویل کالا به مصرف‌کننده نهایی و صنعتی را به عهده دارند، صورت می‌پذیرد.

سیستم فروش در زنجیره فروش

فروش به‌عنوان آخرین حلقه، در چرخه‌ی فروش محصول شناخته می‌شود و نقطه‌ی ارتباط با مصرف‌کننده نهایی است. به‌طور کلی فروش به مجموعه فرآیندها و روش‌هایی اطلاق می‌شود که عرضه کالا یا خدمت را برای مشتری فراهم و قیمت کالا را اخذ می‌کند.

 آگاهی یافتن از موجودی کالاها یا خدمات آماده فروش، تعریف خدمات، خریدها و سفارش‌های مشتری از جمله مهم‌ترین اطلاعاتی است که سیستم فروش باید در اختیار مدیران مجموعه قرار دهد. در یک شرکت تجاری، میزان فروش، سوددهی، بازگشت سرمایه و ماندگاری شرکت در بازار رقابتی، بسیار مهم است. علاوه بر آن سیستم فروش، خدمات را از مجموعه‌ی‌ شرکت توزیع، دریافت کرده و آن را به کاربر نهایی ارائه می‌کند. درعین‌حال نگهداری اعتبار مصرف‌کننده نهایی و امکان برآورد اعتبار هر مصرف‌کننده، از مهم‌ترین خدماتی است که سیستم فروش ارائه می‌دهد.

نقش مدیران و قفسه های فروشگاه در فروش

نحــوه طراحی و چیدمان قفســه‌های فروشگاه، می‌تواند تأثیر مســتقیمی بر افزایش ســطح خرید و اســتقبال مشتریان داشته باشد. به عبارت دیگر، با برانگیختن و به اشتیاق درآوردن مشتری از طریق طراحی و چیدمان مناسب کالاها در فروشگاه، می‌توان انگیزه او را برای خرید افزایش داد. لذا ضروری اســت که کلیه کالاهــا به تفکیک و بــه‌طور مرتب در قفســه‌ها چیده شــوند؛ تا علاوه بر افزایش زیبایی فروشــگاه، خریداران هــم بتوانند به‌راحتی و با آرامــش، کالاهای موردنیاز خــود را انتخاب کرده و خریداری نماینــد. ضمن این‌که چیدمان مناســب و اصولی کالاها می‌تواند منجر بــه کاهش ضایعات نیز گردد.

بیشــتر خریداران با قصد خریــد، وارد مغازه یا فروشگاه می‌شــوند و خرید آن‌ها ممکن است بر اثر عواملی چون ضرورت، تســهیل کار، تنوع و تجمل باشــد. اما اگر نیاز به خرید آن‌ها بنابر ضرورت باشــد؛ عدم رعایــت اصول چیدمان در فروشــگاه، به احتمال فراوان باعث می‌شود که مشتری با دســت خالی از فروشگاه بیرون بیاید. به عکس، چنانچه اصول چیدمان و پاکیزگی و نظم در فروشگاهی رعایت شود، ممکن است مشتری بدون تصمیم خرید وارد آن فروشــگاه شـده و در هنگام خروج، کالاهای مختلفی خریداری نماید.

تمام قوانین چیدمان ایده‌آل، تنها در یک فروشگاه مجازی قابل پیاده‌سازی است. فضایی که در آن صاحب کالا مستقیماً مسئولیت پروموشن کالای خود را برای مصرف‌کننده نهایی به عهده دارد.

خسارت چیدمان سنتی قفسه فروشگاه ها به شرکت های پخش و برندها

یکی از مسائل عمده برندها برای حضور در فروشگاه‌ها، جایگاهی است که آن فروشگاه به کالای آن‌ها تخصیص می‌دهد. رعایت اصول چیدمان، که به آن اشاره شد به همراه اختصاص یک شلف ویژه و در معرض دید به کالای برند، اتفاقی است که برای آن هزینه شده و با مدیر فروشگاه تعاملاتی را انجام می‌دهند. 

هزینه تبلیغات، در انواع رسانه‌ها بالا بوده و فرصت اندکی که در اختیار شرکت‌ها قرار می‌دهند، زمان لازم برای معرفی تمام محصولات شرکت به مصرف‌کننده نهایی را در اختیار آنها قرار نمی‌دهد. بنابراین یکی از بهترین روش‌های معرفی، دیده‌شدن در قفسه‌های فروشگاه‌هاست.

یک بررسی نشان می‌دهد که به‌طور متوسط در هر محله شهری، حداقل  15000 نوع کالای سوپرمارکتی وجود دارد. با این‌حال، در روش‌های جاری پروموشن کالا، برای معرفی تمام کالاها به همه­ی مصرف‌کنندگان و فروشندگان، روش جدی و مهمی وجود ندارد. مطابق این بررسی، هر مشتری هنگام ورود به یک سوپرمارکت بزرگ یا هایپرمارکت، در زمان اندکی که برای خرید صرف می‌کند؛ فرصت دیدن، مقایسه و انتخاب حداکثر 200 تا 300 کالا را از بین هزاران کالای موجود در فروشگاه را دارد.

بنابراین توافق با مدیران فروشگاه‌ها بر سر چیدمان (هرچند ممکن است؛ با هزینه‌های هنگفتی همراه باشد)، یکی از راه‌هایی است که شرکت‌ها برای دیده‌ شدن انتخاب کرده‌اند. عدم ارائه یک روش که فروش شرکت‌ها را از اعمال سلیقه مدیران فروشگاه‌ها تا حدود زیادی مستقل کند؛ یکی از دلایل تحمیل هزینه‌های هنگفت و غیرقابل‌کنترل به شرکت‌های پخش است که باعث ضرردهی این شرکت‌ها شده است.

به‌طور مشهود، میزان فروش کالاهای در معرض دید، نســبت بــه کالاهایی که در دید مشتری قرار ندارند، سه برابر بیشتر است. همچنین کالاهایی که در ردیف پایین قفســه‌ها قرار دارند، بیش از کالاهای ردیف‌های بالایی خریداری می‌شوند. اما اثر اعمال سلیقه مدیران فروشگاه، بر بار مرجوعی را نیز نباید از نظر دور داشت.

هزینه ارجاع کالای تاریخ گذشته یک شرکت، براثر چیدمان نادرست، یکی از عوامل متضرر شدن شرکت‌های پخش، ناشی از رفتار خرده‌فروشان است؛ که باوجود یک سیستم سفارش قطعی، این هزینه می‌تواند به صفر نزدیک شود.

خسارت چیدمان قفسه فروشگاه ها به برندهای نوپا

شاید محصول جدیدی که یک شرکت تولید کرده است، به ذائقه‌ی بسیاری از مصرف‌کنندگان خوش بیاید و طرفداران فراوانی پیدا کند. اما اگر مسیر رسیدن کالا به مصرف‌کننده و ایجاد تقاضا، فروشگاه‌هایی با قفسه‌های اشباع باشد چه باید کرد؟

ما در یک جامعه‌ی چند ده میلیونی با چند صد میلیون، سلیقه و تقاضا زندگی می‌کنیم و عبور این صدها میلیون درخواست، از یک دریچه‌ی بسیار تنگ با ظرفیت چند ده کالا به نام قفسه‌های فروشگاه، عامل جلوگیری از رشد برندهای نوپا یا توسعه‌ی سبد محصولات برندهای قدیمی است.

باوجود بازار بزرگ ایران و اطراف و فراوانی کالاهای داخلی و خارجی، اینک شرکت‌های پخش، بیش از همیشه نیازمند سیستمی هستند تا تقاضا و ذائقه‌ی مشتری را بدون هیچ واسطه‌ای به آن‌ها اعلام کند و همه‌ی موجودی بازار را به مشتریان نشان دهد.

به درستی شاید نتوان تعداد شرکت‌های توزیع را در سطح کشور برآورد نمود. ولی آمار بیش از  1000 شرکت فعال و بزرگ‌پخش، در دسترس عموم قرار دارد. به‌علاوه، اطلاعات ده‌ها شرکت بزرگ و معتبر پخش، توسط انجمن‌های صنفی، مورد تایید قرار گرفته است. این شرکت‌ها و شرکت‌های پخش دیگر، در حوزه‌ی غذا و دارو و نیز سایر کالاهای سوپرمارکتی و اقلام تندمصرف، مجموعاً بیش از 5000 شرکت پخش را در ایران به وجود آورده‌اند. این شرکت‌ها کار توزیع بیش از 000/120 قلم کالای داخلی یا خارجی غذایی، شوینده و بهداشتی، در فروشگاه‌های مواد غذایی و بیش از 000/40 قلم، کالای داخلی یا خارجی دارویی یا آرایشی را در داروخانه‌ها به عهده دارند. این آمار با کالاهایی که این شرکت‌ها در عطاری‌ها، پلاستیک فروشی‌ها و ... توزیع می‌کنند؛ حجم فعالیت این شرکت‌ها را دقیق‌تر مشخص می‌کند.

  • - تعدادی از این شرکت‌ها به‌صورت تخصصی، فقط شرکت‌های توزیع هستند و نهاده‌های تولیدی، توسط دیگر شرکت‌ها و سازمان‌ها را به‌صورت عامل، توزیع می‌نمایند(توزیع گسترده).
  • - برخی از آن‌ها جزئی از یک مجموعه­ی‌ بزرگ‌تر بوده و به‌صورت تخصصی، توزیع‌کننده‌ی محصولات شرکت مادر هستند (توزیع انحصاری).
  • - تعدادی به‌صورت تخصصی، در محدوده‌ی خاصی از کالاها سرویس‌دهی می‌نمایند(توزیع گزینشی).
  • - عده‌ای هم وابسته به شرکت‌های دولتی (توزیع انحصاری – دولتی) هستند. 

هم‌اکنون شرکت‌های توزیع، به‌واسطه‌ی در اختیار داشتن تعدادی بازاریاب، نیاز مشتری را از واسطه‌های فروش (مغازه‌ها) و یا مستقیماً از مشتری، دریافت کرده و سیاست توزیع خود را به‌واسطه‌ی داده‌های آماری دوره‌های قبل و نیاز مشتری وضع می‌نمایند. هرچند برای سیاست‌های آتی، همواره نیاز به تخمین نیاز مشتری هستند. خرده‌فروش، به­واسطه‌ی فروش خود، در دوره قبل و همچنین سوالات مشتری، نیاز خود در دوره بعد را تخمین زده و از شرکت توزیع برای دوره بعد، آن‌ها را درخواست می‌نماید .

در سال‌های قبل از سال 1357، معدود شرکت‌های زنجیره‌ای، داخل کشور به وجود آمدند که سعی کردند به روش‌های علمی‌تر، نیاز مشتری را تخمین زده و با واسطه‌ی کمتری به تولیدکننده وصل گردند. در این مدل، شرکت‌ها در دو لایه‌ی شرکت توزیع و فروشنده‌ نهایی، نقش ایفا کرده و به‌واسطه‌ی توزیع، در سطح کشور می‌توانستند هزینه‌ها را کنترل کرده و اجناس را با قیمت بهتری در اختیار مشتری قرار دهند.

 از طرف دیگر این شرکت‌ها بواسطه‌ی هزینه‌های سربار خود، در کنترل قیمت‌ها‌، محدودیت‌های خاص خود را داشتند. شاید اولین نمونه‌ی موفق یک شرکت زنجیره‌ای بزرگ، پس از سال 1357 را بتوان شرکت رفاه نامید. مهم‌ترین، هدف تاسیس این شرکت (به نقل از پایگاه رسمی شرکت) اصلاح شبکه‌ی توزیع، حذف واسطه‌ها و جلوگیری از افزایش کاذب قیمت‌ها عنوان شده است. این شرکت هم ‌اکنون با در اختیار داشتن 215 فروشگاه و 3300 پرسنل، به مقداری از هدف تاسیس خود، دست یافته است؛ ولی به‌واسطه‌ی رشد شهرها و افزایش تقاضای بازار، به­واسطه‌ی مصرفی‌شدن بیشتر شهروندان به تحقق کامل اهداف دست پیدا نکرده است.

نمونه‌ی کوچک‌تر فروشگاه‌های بزرگ، شرکت شهروند است که عمده‌ی فعالیت خود را معطوف به سطح شهر تهران کرده است. در چند سال اخیر، نمونه‌های دیگری از فروشگاه‌های بزرگ و مجتمع‌های تجاری (مال‌ها) متنوع در شهرهای بزرگ و کوچک به وجود آمده‌اند. ولی هنوز به جرأت می‌توان گفت، عمده‌ی فعالیت بازار، در حوزه‌ی همان خرده‌فروشی‌های متوسط و کوچک باقی مانده است. (بیش از 70 درصد سهم بازار، در اختیار فروشگاه‌های کوچک است). به همین دلیل هم‌اکنون دو مدل اصلی توزیع و فروش، به همراه یک مدل قدیمی عمده‌ترین مدل‌های توزیع و فروش در سطح دنیا هستند. این سه مدل شامل:

 

1 - شرکت­های زنجیره­ای

شرکت‌های زنجیره‌ای، شرکت‌هایی هستند که تحت یک نام و مدیریت، در سطح یک منطقه، یک کشور و گاه در سطح جهانی فعالیت می‌نمایند. برای مثال، شرکت تارگت و یا شرکت وال‌مارت، عملاً چرخه‌ی تولید (به‌صورت عمده)، توزیع (به‌صورت کامل) و فروش (به‌صورت کامل) را در یک مدیریت، متمرکز می‌نمایند. این شرکت‌ها به‌واسطه‌ی اینکه تمام چرخه را مدیریت می‌نمایند؛ می‌توانند قیمت را کنترل و به‌واسطه‌ی مطالعه‌ی بسیار زیاد، بر سلیقه‌ی مشتری، هزینه را مدیریت نمایند. این شرکت‌ها، معمولاً اکثر نیازهای مشتری را تأمین نموده و درصورتی‌که مشتری بخواهد می‌تواند تمامی نیازهای خود را از آن‌ها تأمین نماید.

 

2 - فروشگاه­های با مسئولیت محدود

مدل دوم، فروشگاه‌های مرتبط با مسئولیت محدود و یا نمایندگی‌های شرکت‌های مادر می‌باشند؛ که قسمت‌هایی از مسئولیت شرکت مادر، به آن‌ها اعطا شده است؛ و معمولاً در یک محدوده‌ی خاص جغرافیایی، حقوق شرکت مادر را دریافت می‌نمایند. به‌عنوان مثال، فروشگاه‌های سون‌ الون و یا شرکت ایس، شرکت‌هایی هستند که در حد فروشگاهی مستقل هستند؛ ولی در سطح تولید و توزیع، مانند شرکت‌های مدل اول می‌باشند. این شرکت‌ها، فروشگاه را مجبور می‌کنند در چهارچوب قوانین آن‌ها اقدام نمایند؛ و اقلام تهیه‌شده‌ی آن‌ها را توزیع نمایند. ولی در ارائه محصولات، مقداری آزادی عمل خواهند داشت. در ایران، عاملیت‌های فروش می‌توانند نمونه‌ای از این سیستم باشند. آن‌ها تولیدات و خدمات شرکت مادر را ارائه می‌نمایند؛ ولی در محدوده‌ای خاص، مقداری آزادی عمل دارند.

3 - فروشگاه­های محلی با شعب محدود

مدل سوم، که در کشورهای آمریکای شمالی، تقریباً در حال حذف بوده و در کشورهای اروپایی، در حال تغییر ماهیت است؛ همانند مغازه‌ها و یا فروشگاه‌های محلی، حداکثر با دو یا سه نمایندگی در محدوده‌ی خاصی فعالیت می‌نمایند. این مغازه‌ها به دلیل عدم توان رقابت، در تنوع کالا و یا قیمت، تنها جواب‌گوی محدوده‌ی خاصی از نیازهای مشتری هستند.

در برخی نقاط دنیا این مغازه‌ها در حال جذب شدن، توسط شرکت‌های نوع دوم هستند. شرکت‌های نوع اول، عملاً تمایلی به مالکیت این‌گونه مغازه‌ها و مشاغل ندارند. ولی شرکت‌های نوع دوم، به‌راحتی، آن‌ها را در شبکه خود وارد کرده و کالا و خدمات را برای آن‌ها فراهم و مقداری آزادی عمل به آن‌ها اعطا می‌کنند. این نوع ارتباط برای هر دو مجموعه، مفید واقع گشته‌اند و هر دو مجموعه، منافع خود را دارند.